خلاصه داستان: داستان درباره "سوموکا" دانشجوی سال چهارم پزشکی است که پس از تجربهای تلخ، از دانشگاه انصراف میدهد و زندگیاش را در سواحل کارناتاکا میگذراند. او با "راشیکا" یک بازیکن کریکت، آشنا میشود و عاشقش میگردد. پس از ناپدید شدن راشیکا، سوموکا در جستجوی او به بنگلور میرود و متوجه میشود که او به بیماری لاعلاجی مبتلاست. در این مسیر، سوموکا با "آنجالی" یک باستانشناس و دوست راشیکا، آشنا میشود و تلاش میکند تا به راشیکا کمک کند و ...
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.